همه چیز در رابطه با دستگاه عصبی(کامل)
مهمترین عمل دستگاه عصبی، به شرح زیر میباشد:
1. انقباض ماهیچههای مخطط ارادی در سراسر بدن، مانند انقباض ماهیچههای مخطط پاها در هنگام راه رفتن
2. انقباض ماهیچههای صاف غیرارادی، مانند انقباض ماهیچههای صاف دیواره رودهها به منظور ایجاد حرکت دودی
3. ترشح غدد مانند ترشح هورمون از غده فوق کلیوی در اثر تحریک عصب سمپاتیک
-------------------
دستگاه عصبی به دو قسمت اصلی تقسیم میشود:
1. دستگاه عصبی مرکزی که شامل مغز و نخاع است.
2. دستگاه عصبی محیطی یا پیرامونی که شامل اعصاب مغزی، اعصاب نخاعی و دستگاه عصبی خودکار میشود.
به عبارتی دیگر، طبقه بندی سیستم عصبی دستگاه عصبی مرکزی (central nervous system)CNS، شامل مغز و نخاع است.
دستگاه عصبی محیطی(peripheral nervous system)PNS،
الف) اعصاب جمجمه ای- نخاعی. اعصاب جمجمه ای ۱۲ جفت، اعصاب نخاعی ۳۱ جفت.
ب) سیستم عصبی خودکار( اتونوم): شامل ۱. سیستم عصبی سمپاتیک( از مهره های پشتی- کمری)
۲. سیستم عصبی پاراسمپاتیک( جمجمه ای- خاجی) همهٔ قسمتهای دستگاه عصبی با هم ارتباط متقابل دارند، اما برای بحث میتوان آن را به دو دستگاه که هریک دارای دو بخش است تقسیم کرد. (شکل زیر)
دستگاه عصبی مرکزی همهٔ یاختههای
عصبی مغز و نخاع شوکی را دربرمیگیرد. مغز آدمی را از نظر توصیفی میتوان
مرکب از سه لایهٔ متحدالمرکز دانست:
۱. هستهٔ مرکزی.
۲. دستگاه کناری (دستگاه لیمبیک).
۳. نیمکرههای مغز (cerebral hemispheres) (که با هم، مخ cerebrum نام دارند).
در (شکل سه لایه متحدالمرکز مغز آدمی) نحوه قرار گرفتن این لایهها را
نسبت به یکدیگر میبینید. این شکل را میتوان با شکل مفصلتر برش مغز آدمی
در (شکل مغز آدمی) مقایسه کرد.
هستهٔ مرکزی مغز
هستهٔ مرکزی بیشترین بخش ساقهٔ مغز (brain stem) را نیز دربرمیگیرد. بخشی
از نخاع در محل ورود به جمجمه کمی قطور میشود و پیاز مغز تیره (medulla)
(بصلالنخاع) نام دارد و عبارت است از ساختاری باریک که بر تنفس و بر بعضی
بازتابهای حفظ حالت ایستاده نظارت دارد. در همین محل رشتههای اصلی اعصابی
که از نخاع میآیند بهصورت ضربدری درمیآیند طوریکه سمت راست مغز با سمت
چپ بدن و سمت چپ مغز با سمت راست بدن ارتباط پیدا میکند.
دستگاه کناری (لیمبیک)
پیرامون هستهٔ مرکزی مغز چند ساختار هست که مجموعاً دستگاه کناری نام
دارند (شکل سه لایهٔ متحدالمرکز مغز آدمی). این دستگاه روابط متقابلی با
هیپوتالاموس دارد و بهنظر میرسد در کنار هیپوتالاموس و ساقهٔ مغز
نظارتهائی نیز بر رفتارهای غریزی داشته باشد.
در جانورانی که دستگاه کناری آنها ابتدائی است (مانند ماهیها و
خزندگان)، تغذیه، حمله، گریز از خطر، جفتگیری و نظایر آن بهصورت رفتارهای
قالبی صورت میگیرد، اما دستگاه کناری در پستانداران احتمالاً بعضی
الگوهای غریزی را بازداری میکند و درنتیجه جانور میتواند در برابر
تغییرهای محیط، انعطافپذیرتر و سازگارتر باشد.
در این شکل سراسر هستهٔ مرکزی و دستگاه کناری دیده میشود، لیکن نیمکرهٔ چپ مغز حذف شده است.
مخچه (cerebellum) در بخش هستهٔ مرکزی، حس تعادل و هماهنگی ماهیچهها را در کنترل دارد.
تالاموس (thalamus) همچون جعبه کلیدی است برای پیامهائی که از اندامهای حسی میآیند.
هیپوتالاموس (hypothalamus) (در شکل نیست اما زیر تالاموس قرار دارد)
فعالیت غدد درونریز و فرآیندهای حفظ حیات از قبیل سوخت و ساز و گرمای بدن
را تنظیم میکند. دستگاه کناری مربوط به فعالیتهای نیازهای اساسی و
هیجانها است.
قشر مخ (یعنی
لایهٔ روئی یاختههائی که مخ را میپوشاند) مرکز فرآیندهای عالی ذهن، محل
ثبت احساسها، آغاز اعمال ارادی، تصمیمگیری، و تدوین نقشه است.
بخشی از دستگاه کناری (لیمبیک) یعنی دم اسب (هیپوکامپ) نقش ویژهای در
حافظه دارد. برداشتن آن یا آسیب به آن، نقش حساس آن را در ذخیرهسازی
رویدادهای تازه در قالب خاطرات پایدار نشان میدهد، اما این بخش برای
بازیابی خاطرات قدیمی ضروری نیست. به این معنی که بیمار پس از برداشتهشدن
دم اسب، مشکلی برای بهیادآوردن تجربههای پیشین و شناسائی دوستان ندارد؛
میتواند کتاب بخواند و مهارتهائی را که قبلاً یادگرفته انجام دهد، اما
نمیتواند چیزی از رویدادهائی را که در خلال یکسال قبل از جراحی بر او
گذشته بهیاد بیاورد، و رویدادها و مردمانی را که پس از جراحی با آنها
مواجه شده مطلقاً نمیتواند بهیاد آورد.
چنین بیماری، بیگانهای را که در طول روز، ساعتها با او بوده نمیتواند
شناسائی کند. هفتهها بارها و بارها با جورجورک واحدی بازی میکند و هرگز
بهیاد نمیآید که قبلاً با آن بازی کرده باشد، و روزنامهٔ واحدی را بارها و
بارها میخواند بیآنکه بداند چه خوانده است (اسکوایر، ۱۹۹۲)
دستگاه کناری در رفتار هیجانی نیز دستاندرکار است. میمونهائی که
بهمناطقی از دستگاه کناری آنان آسیب وارد آمده به کوچکترین تحریک، واکنشی
خشمآلود نشان میدهند و این حکایت از آن دارد که منطقهٔ آسیبدیده، نقش
بازدارنده دارد.
آسیب به مناطق
دیگری از دستگاه کناری موجب میشود جانور رفتار پرخاشگری نداشته باشد و حتی
وقتی به او حمله بشود هیچ رفتار خصمانه نشان ندهد: این جانوران، جانور
حملهور را ندیده میگیرند و طوری رفتار میکنند که گوئی هیچ اتفاقی
نیفتاده است.
توصیف مغز
بهصورت سه ساختار متحدالمرکز یعنی هستهٔ مرکزی، دستگاه کناری و مخ (موضوع
بحث بعدی) نباید این تصور را پیش آورد که این ساختارها، مستقل از یکدیگر
هستند بلکه در این زمینه باید شبکهٔ کامپیوترهائی را قیاس گرفت با روابط
متقابل، که هریک کارکردهای تخصصی دارند اما برای آنکه مؤثرترین نتیجه را
بهدست دهند باید با هم کار کنند.
بههمین ترتیب، تحلیل اطلاعاتی که از اندامهای حسی به مغز میرسد،
فرآیندهای محاسباتی و تصمیمگیری خاصی را میطلبد (تخصص قشر مخ) که با
زنجیرهٔ فعالیتهای بازتابی (تخصص دستگاه کناری) متفاوت است. انطباقهای
ظریفتر ماهیچهها (مثلاً در کار نوشتن یا نواختن ساز موسیقی) به دستگاه
مهاری دیگری نیاز دارد که در این مورد مخچه است.
همهٔ این فعالیتها در دستگاه بههمبافتهای که حافظ یکپارچگی جانور است سازمان یافتهاند.
پردههای پوششی مغز و نخاع
پردههای پوششی مخصوصی که مغز و نخاع را میپوشانند، پردههای مننژ نام
دارند. رگهای خونی، از طریق این پردهها به مغز و نخاع ارتباط پیدا
میکنند.
پردههای مغز و نخاع در سه طبقه قرار دارند.
الف) نرم شامه: داخلیترین لایه پوششی مغز و نخاع است و در لابلای
فرورفتگیها و برآمدگیهای مغز و نخاع نفوذ میکند. این پرده با تمام
قسمتهای بافت مغز و نخاع در تماس میباشد.
ب) عنکبوتیه: پرده بسیار نازک و شفافی است که در بین دو پرده نرم شامه و
سخت شامه قرار گرفته است. حدفاصل بین عنکبوتیه و نرم شامه، فضایی به نام
فضای «زیر عنکبوتیه» وجود دارد که مایع مغزی- نخاعی، در آن جریان دارد.
ج) سخت شامه: خارجیترین پرده پوششی مغز و نخاع است و بسیار سخت میباشد.
این پوشش، به عنوان آستری برای جدار داخلی کاسه سر و مجرای نخاعی ستون
مهرهها است.
مایع مغزی نخاعی
مایعی است زلال و روشن که توسط شبکههای متشکل از رگهای مننژ ترشح
میشود. این مایع، مغز و نخاع را در برابر ضربات و فشارهای وارده به جمجمه،
محافظت میکند.
مغز، از لحاظ تشریح (آناتومی) به سه بخش مخ، ساقه مغزی و مخچه تقسیم میشود.
مخ
شامل دو نیمکره راست و چپ است. قسمت قشری آن، به رنگ خاکستری و قسمت عمقی تر آن به رنگ سفید میباشد.
دو نمیکره مخ، به وسیله یک شیار طولی عمیق از هم جدا میشوند. اما در
پایین بوسیله تودهای از بافت سفید مغزی با هم ارتباط دارند. در هریک از
این دو نیمکره، حفرههایی وجود دارد که به آنها بطنهای جانبی چپ و راست
گویند. بطنهای جانبی چپ و راست، بوسیله سوراخی به بطن سوم که در بین
تلاموسها قرار دارد ارتباط دارند.
بطن سوم نیز بوسیله مجرایی به نام شیار سیلویوس، با بطن چهارم که بین مخچه و نخاع قرار دارد در ارتباط است.
سطح نیمکرههای مخ، دارای نواحی برجسته و فرورفته زیادی است. نواحی برجسته
آن را «شکنج» و نواحی فرورفته را «شیار» گویند. همین شیار و شکنجها، سبب
میشوند که ناحیه قشری مخ وسعت بیشتری پیدا کند.
عمیقترین شیارها در مخ، شیار طولی و شیار جانبی میباشد. شیارهای مخ، آن
را به قطعههای مختلف تقسیم میکنند که عبارتند از: قطعه پیشانی، قطعه
گیجگاهی، قطعه آهیانه و قطعه پشت سری. شیار طولی، مخ را در جهت جلویی عقبی،
به دو نیمکره چپ و راست تقسیم میکند.
هریک از نیکرههای مخ، اعمال حرکتی نیمه مقابل بدن را کنترل میکنند.
همیشه اعمال حرکتی نیمه راست بدن بوسیله ناحیه حرکتی نیمکره چپ مخ و اعمال
حرکتی نیمه چپ بدن بوسیله ناحیه حرکتی نیمکره راست مخ، کنترل میشود.
تالاموس:
ساختمانهای گرد و مدوری هستند که از ماده خاکستری مخ، تشکیل شدهاند و در
قاعده مخ قرار دارند. دستورهای حسی، ابتدا به تالاموس میرسند و بعد به
مراکز حسی قشر مخ انتقال مییابند.
هیپوتالاموس:
در ناحیه کف بطن سوم، در زیر تالاموس، هستههایی قرار دارند که در اصطلاح
به آنها «هیپوتالاموس» گویند. هیپوتالاموس، مرکز بسیاری از اعمال غیرارادی
بدن از قبیل: تشنگی، گرسنگی، خواب و تنظیم درجه حرارت بدن است.
ساقه مغز
قسمتی از مغز است که نیمکرههای مخ را به نخاع متصل میکند و شامل: پلهای مغزی، بصلالنخاع و مغز میانی است.
مخچه
مخچه، در حفره عقبی جمجمه قرار دارد. اعمال مخچه حفظ تعادل بدن است.
نخاع
نخاع، بخشی از دستگاه عصبی مرکزی است که در قسمت عقبی مغز و در کانال ستون
مهرهها واقع است. در قسمت جلویی نخاع، بصلالنخاع قرار دارد.
نخاع، بوسیله شیارهایی به نام «شیارهای جانبی شکمی» و «جانبی پشتی» به دو نیمه راست و چپ تقسیم میشود.
نخاع، از نظر ساختمان داخلی، دارای دو بخش: ماده خاکستری و ماده سفید است.
به شاخههای ماده خاکستری، شاخههای پشتی و شکمی نخاع گویند. این شاخهها
بوسیله پلی از ماده خاکستری در قسمت وسط به هم متصل میشوند. رشتههای عصبی
که از شاخههای پشتی خارج میشوند، حسی و رشتههایی که از شاخههای شکمی
خارج میشوند، حرکتی هستند. در مرکز نخاع، مجرای مرکزی نخاع وجود دارد که
در طول نخاع ادامه مییابد و در قسمت جلویی با بطن چهارم در ارتباط است و
حاوی مایع مغزی- نخاعی میباشد.
عمل نخاع:
ایجاد رابطه بین مغز و سایر قسمتهای بدن است. نخاع، همچنین مرکز اعمال
انعکاسی بدن است. در مورد هدایت تحریک عصبی از اندامها به طرف مغز و یا
هدایت دستورها از مغز به طرف اندامها، نخاع به وسیله راهنمای حرکتی و حسی
به عنوان اندام رابط مغز با قسمتهای دیگر بدن عمل میکند.
اعمال انعکاسی نخاع:
در
واقع قسمتی از مکانیسم دفاعی بدن است که سریعتر از اعمال ارادی صورت
میگیرد. مانند کنار کشیدن ناگهانی دست در موقع تماس با جسم نوک تیز. عمل
انعکاسی، ممکن است با به کارگیری اراده متوقف شود. هنگام تماس دست با جسم
گرم، به جای اینکه دست کنار کشیده شود، میتواند با اراده شخص، در تماس با
جسم باقی بماند.
در یک عمل انعکاسی، قسمتهای زیر شرکت دارند.
1. عصب حسی: تحریک عصبی را دریافت کرده، آن را به سلولهای موجود در عقده
شوکی شاخه پشتی نخاع، هدایت میکند. تحریک عصبی از این طریق به ماده
خاکستری شاخه پشتی نخاع، میرسد.
2. نخاع: در نخاع، رشتههای عصبی ارتباطی دستور عصبی را به شاخه شکمی نخاع منتقل میکنند.
3. سلول عصبی حرکتی: در شاخه شکمی نخاع قرار دارد. این سلول دستور عصبی را
دریافت نموده سپس از طریق رشتههای عصبی حرکتی، آن را به اندامها هدایت
میکند. 4. اندام حرکتی: مانند عضله که با دستور عصب حرکتی تحریک شده عمل
لازم را انجام میدهد.
دستگاه عصبی محیطی
دستگاه عصبی محیطی شامل اعصاب سری، اعصاب نخاعی و دستگاه عصبی خودمختار است.
اعصاب سری: دوازده جفت عصب از نواحی مختلف مغز، سرچشمه میگیرند که در اصطلاح به آنها «اعصاب سری» گویند.
این اعصاب برحسب وظیفهای که انجام میدهند، نامگذاری میشوند و عبارتند از:
1. عصب بویایی: در عمل بویایی دخالت دارد.
2. عصب بینایی: در عمل دیدن (بینایی) دخالت دارد.
3. عصب حرکتی چشم (اکولوموتور): در زمان تابیدن نور به چشم، باعث تنگ شدن مردمک چشم میشود.
4. عصب اشتیاقی یا قرقرهای (تروخلئار): باعث ثابت ماندن کره چشم در یک سمت میشود.
5. عصب سه قلو: رشته حسی این عصب، الیاف حسی صورت را تامین میکند. انشعابات رشته حرکتی این عصب، به عضلات جوشی صورت، عصب میدهند.
6. عصب دور کننده (مبعّده): این عصب باعث میشود که چشمها در کره چشم در موقعیت مناسبی قرار گیرند.
7. عصب صورت: انشعابات این عصب رشتههای حرکتی عضلات صورت و گوشها را تامین میکنند.
8. عصب شنوایی: در عمل شنوایی و تعادل بدن دخالت دارد.
9. عصب زبانی- حلقی: این عصب موجب فعالیت حرکتی حلق و حنجره میشود.
10. عصب واگ: انشعابات این عصب به حلق، حنجره و دستگاه گوارش میروند.
11. عصب شوکی: این عصب به عضلات نگهدارنده سر، انشعاب میدهد.
12. عصب زیرزبانی: این عصب، رشتههای حرکتی زبان را تامین میکند
اعصاب نخاعی: این اعصاب از قسمتهای مختلف نخاع سرچشمه گرفته، به اعضای بدن وارد میشوند.
دستگاه عصبی خودکار
این دستگاه، بخشی از دستگاه عصبی محیطی است که اعمال احشای بدن را کنترل
میکند. این دستگاه، به کنترل فشار خون، حرکات و ترشح دستگاه گوارش، عمل
عرق کردن، کنترل درجه حرارت بدن، دفع مدفوع و ادرار کمک میکند. بعضی از
این اعمال، تقریبا به طور کامل و بعضی دیگر به طور نسبی، بوسیله دستگاه
عصبی خودمختار کنترل میشوند.
دستگاه عصبی خودکار، به دو قسمت تقسیم میشود:
1. دستگاه عصبی سمپاتیک
2. دستگاه عصبی پاراسمپاتیک
دستگاه عصبی سمپاتیک: شامل طناب عصبی زنجیر مانند است که دارای گرههای
عصبی فراوان است. این طنابهای عصبی، از قاعده جمجمه در دو طرف ستون
مهرهها به پایین کشیده شده است و تا استخوان خاجی ادامه دارد. گرههای
مزبور، جفت هستند و از قسمت جلو به عقب در نواحی گردن، سینه، کمر، لگن و
ناحیه خاجی وجود دارند. این گرهها به وسیله رشتههای ارتباطی، به نخاع و
سپس به وسیله نخاع با دستگاه عصبی مرکزی مربوط میشوند.
بعضی از عقدههای سمپاتیک که در مجاورت اندامهای مختلف قرار گرفتهاند با
دو زنجیر طناب عصبی سمپاتیک در ارتباط هستند که عبارتند از:
1.شبکه قلبی: در قاعده قلب قرار دارد و به قلب و ریه عصب میفرستد.
2. شبکه خورشیدی: در پشت معده قرار دارد و به اندامهای حفره شکمی، عصب میفرستند.
3. شبکه هیپوگاستریک: در جلوی استخوان خاجی قرار دارد و به اندامهای حفره لگنی عصب میفرستد.
وظیفه دستگاه عصبی سمپاتیک:
این دستگاه به ماهیچههای قلب، ماهیچههای دیواره رگهای خونی و احشا (معده، لوزالمعده و رودهها) عصب میفرستد.
همچنین به غدد غرق و ماهیچههای غیرارادی پوست، عصب میدهد و قابلیت ارتجاعی تمام ماهیچههای ارادی و غیرارادی را حفظ میکند.
دستگاه عصبی پاراسمپاتیک: دستگاه خودکار، ضمیمه ایست که از طریق زوجهای
اعصاب مغزی شماره 3، 7، 9، 10 و همچنین از قسمت خاجی نخاع خارج شده است و
به اندامهای مورد نظر وارد میشوند. رشتههای عصبی موجود در (عصب سری
شماره 3) میگنا دات آر،به ماهیچههایی که مسئول تنگ و یا گشاد کردن مردمک
چشم هستند، وارد میشوند. رشتههای عصبی موجود در عصب سری شماره 7 به غدد
اشکی و زیر فکی و رشتههای عصبی موجود در عصب سری شماره 9 به غده بناگوشی
میروند.
رشتههای عصبی موجود
در عصبی سری شماره 10 که عصب واگ نام دارد، به قلب، ریهها، مری، معده،
روده باریک، نیمه ابتدایی روده فراخ، کبد، کیسه صفرا، لوزالمعده و قسمتهای
بالایی میزنای میروند.
اثرات دستگاه عصبی خودکار برروی اندامهای مختلف بدن
تعداد کمی از اندامها یا غدد، تنها دارای یک منشاء عصبی، یعنی منشاء عصبی
سمپاتیک یا پاراسمپاتیک میباشند. اما اکثر اندامها، دارای هر دو منشاء
عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک هستند و از هریک از این دو دستگاه، رشتههایی
دریافت میکنند. تاثیر هریک از دستگاههای عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک بر
اندامهای مختلف بدن، متفاوت است. بدین معنی که تحریک بوسیله عصب سمپاتیک،
موجب بروز اثرات تحریکی در بعضی از اندامها و سبب بروز اثرات بازدارندگی
در اندامهای دیگر میشود. این قانون در مورد دستگاه عصبی پاراسمپاتیک نیز
صادق است. همچنین هنگامی که تحریک عصب سمپاتیک موجب بروز اثرات تحریکی در
یک اندام شود، تحریک عصب پاراسمپاتیک در آن اندام، معمولا حالت بازدارندگی
دارد.
به عبارت دیگر، اثرات این
دو دستگاه عصبی (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) در یک اندام مخالف هم میباشد. در
نتیجه فعالیت مخالف این دو دستگاه عصبی، مراحل فعالیت و آرامش بدن، به
وسیله تعادل برقرار شده در اندامها، تنظیم میشود